مبانی نظری و پیشینه پژوهش همدلی (فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه پژوهش همدلی (فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) همدلی در 19 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) همدلی در 19 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
- همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
- توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
- پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
- رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
- منبع : دارد (به شیوه APA)
- نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
یکی از فرایند های اساسی در تحول بهنجار انسان، رشد ظرفیت برای ارتباط با دیگران می باشد. همدلی به عنوان یک توانایی بی نظیر در ارتباط با دیگران از هنگام تولد حضور داشته و به طور افزایشی از نوزادی و کودکی تا نوجوانی متحول می گردد و به بالاترین مرحله خود در اواخر دوران نوجوانی می رسد (آلبیرو و همکاران، 2015). ساختار همدلی در حوزه های متفاوت تحقیقات نظیر (روان شناسی، کردار شناسی، علم عصب شناختی و روان پزشکی) بیشتر مورد توجه قرار گرفته است (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013).
نظریه همدلی، تاریخچه ای بسیار طولانی و غنی دارد و به اواخر قرن نوزدهم برمی گردد. کلمه لاتین همدلی از واژه آلمانی einfuhung به معنای ادراک زیبایی و کلمه یونانی empatheia که به معنای فهم عواملی فراتر از خود است اقتباس شده است. در اواخر قرن نوزدهم واژه einfuhung برای بیان همدردی و همدلی استفاده می شد . بعدها ادوارد تیچنر واژه لاتین کنونی همدلی را از کلمه ی einfuhung ترجمه کرد (خدابخش و همکاران ،1390 :39).
براساس تبینات موجود در واژه نامه وبستر (1993)، همدلی عبارتند از توانایی درک، آگاهی و حساس بودن وکسب تجربه های جایگزین احساسات، اندیشه ها و تجربه های سایر افراد می باشد. کلید کاربرد موثر این مهارت، بر یادگیری نحوه ارائه بازخورد مناسب بر نوع احساسات سایر افراد و چرایی بروز آن تاکید دارد. همدلی، توانایی مطالعه افراد از طریق ورود به مرکز بیان دروندادهای ایشان است. اولین مرحله آن است که با رعایت احترام فرد، توجه خود را به وی نشان دهیم و به دنبال گوش دادن و درک واقعی از عملکردها و هیجانات او باشیم. این امر مستلزم به کار گیری سطوح مشابهی از آگاهی است که آن را در خودآگاهی هیجانی مربوط به خودتان رشد داده اید. ما به منظور تمرین همدلی باید از تفاوت های خودمان و سایر افراد آگاه باشیم. همدلی تشبیه به دلسوزی نیست . ما در زمان دلسوزی فاصله شاخص خود را از دست می دهیم و برای فرد دیگری که احساس مشابهی با ما دارد، شناخته می شویم . اگر او ناراحت باشد، ما نیز غمگین می شویم. اگر او به شدت برانگیخته باشد، ما هم مثل او رفتار می کنیم. چرا که دلسوزی مولفه اصلی صداقت و وفاداری است .از طرف دیگر وقتی استقلال کم رنگ شود، دلسوزی می تواند به وابستگی یکدیگر تنزل پیدا کند. در این حالت فرد فعلیت خود را از دست داده و به سمت حالت درماندگی کشیده می شود. توانایی رشد و حفظ روابط بین فردی طولانی مدت و عمیق ، برخورداری از همدلی سالم می باشد. وقتی همدلی را پیشه خود قرار می دهیم ، انگیخته می شویم تا به سایر افراد توجه کنیم. ما به واسطه ملاحظه دقیق روابط خود بر مبنای ابعاد چندگانه به سایر افراد ملحق می شویم. یعنی از طریق توجه به آنچه که افراد با کلام خود ابراز می نمایند و هم چنین از طریق آهنگ کلام آنها و حتی عنایت به ارتباطات غیر کلامی ایشان .......
...........
...............
........................
.Empathy
.Albiero